نوشته شده در تاريخ جمعه 4 شهريور 1390برچسب:داستان های کوتاه , زخم های عشق , مانع , دیوانه و سنگ , ایمان واقعی , دزد بد شانس , متشکرم, توسط رسول صابر خطیبی |
زخم های عشق
چند سال پیش در یک روز گرم تابستانی در کنار ساحلی آرام ، پسر بچّه ی
کوچکی با عجله لباس هایش را درآورده و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت .
ادامه مطلب...